مسعود دانشمند، کارشناس امور اقتصادی در گفتوگو با خبرنگار ایبِنا درباره دلایل بروز نوسانات رشد اقتصادی، گفت: دو نوع رشد اقتصادی تحت عنوان پایدار و ناپایدار وجود دارد. به عنوان مثال هوا سرد میشود، قیمت نفت ۱۰ دلار رشد پیدا میکند، برای کشور ما هم به دلیل آنکه این رقم وارد داراییهایش میشود، نشان از رشد اقتصادی دارد زیرا رشد اقتصادی از مجموعه داراییهای افزایش یافته کشور به دست میآید.
وی در ادامه اضافه کرد: رشد اقتصادی پایدار بر مبنای تولید ملی شکل میگیرد به این معنا که بتوانیم کالایی را تولید کنیم که در بازار جهانی قیمت مناسب داشته باشد و آن را با سود قابل توجهی به فروش برسانیم و بازار هم برای کالا مورد نظر تا ده سال آینده قابل پیشبینی باشد.
این کارشناس امور اقتصادی دلیل ناپایدار بودن رشد اقتصادی کشور را چنین توضیح داد: رشد اقتصادی ناپایدار در نتیجه اتفاقات لحظهای رخ میدهد، به این معنا؛ یک مرتبه قیمت نفت کاهش مییابد، درآمدها هم با افت روبرو میشود یا برای کارهای صادرات و واردات فاقد دلار هستیم، در نتیجه رشد منفی خواهد شد.
دانشمند در ادامه ابراز کرد: اقتصاد تک پایه را باید به اقتصاد چند پایه تبدیل کنیم. زیرا ممکن است شرایط به گونهای رقم بخورد که آن تک محصول یا مورد خریداری قرار نگیرد یا اینکه ارزشش بالا پایین شود، به هرحال اتفاقی افتد که نتیجه مورد نظر حاصل نشود.
وی در ادامه اظهار داشت: اقتصاد چند پایه که در نتیجه آن نفت، پتروشیمی، محصولات معدنی، لوازم خانگی و ... صادر میشود، تنوع محصولی جهت صادرات ایجاد میکند که این کار باعث خواهد شد چنانچه یکی از این محصولات در بازار جهانی دچار تنش شود یا عوامل موثر بر قیمت، کاهشی شدن آن را به وجود آورد، سایر کالاها به قوت خود باقی بماند. بنابراین با این ظریق همواره دارای یک رشد اقتصادی پایدار خواهیم بود.
این کارشناس امور اقتصادی درباره عوامل موثر بر اقتصاد پایدار بیان کرد: عوامل موثر بر اقتصاد پایدار توسعه تولید ملی است. در حال حاضر نزدیک به ۴ میلیون تن محصولات جالیزی تولید می کنیم، اما با وجود بازار در دنیا برای این کالا توانایی صادرات آن را نداریم. حضور و گرفتن سهم در بازارهای دنیا سخت است، اما وقتی این اتفاق افتاد مسئولیت سنگینتری نسبت به نرفتن در بازار خواهیم داشت.
دانشمند در خصوص این مسئولیتها افزود: همواره باید در بازار حضور داشته باشیم، علاوه بر این کیفیت کالا نه تنها نباید تغییر کند، بلکه به سمت بهبودی هم پیش رود. قیمت کالا باید در بازار هدف به تثبیت برسد. در کنار تمام این موارد نباید خدمات پس از فروش را کنار گذارد تا بازار به ما اطمینان یابد. جهت روی دادن این اتفاق نیاز است تا تولید و توزیع کنندگان متکی به نظام پولی و بانکی مطمئن باشند، یعنی بانکها باید بتوانند در قبال ابزارهایی که وجود دارد از تولید کننده حمایت به عمل آورند.
وی درباره این ابزارها خاطرنشان کرد: ابتدا باید مسئله FATF برطرف شود تا توانایی ارتباط بانظام بانکی دنیا به دست آید و از این طریق صادرات را بر مبنای LC انجام گیرد تا تسهیلات پیش از صدور اخذ شود. تمام این موارد زنجیروار به هم متصل است. چنانچه یکی از اینها یعنی FATF حل نشود، سایر موارد با مشکل روبرو خواهد شد و بدین معنا است که تاجر مجبور خواهد شد با پول جیب خود دست به تجارت بزند که در تمام دنیا کار مطمئنی به حساب نمیآید، زیرا با اعتبار این کار را انجام میدهند.
این کارشناس امور اقتصادی در ادامه ابراز داشت: علاوه بر مسئله مورد اشاره تاجر ما هم باید تاجر باشد، به این معنا که تسهیلات پیش از صدور را وارد بازار برای خرید ماشین و خانه نکند. تاجر باید پولی که بابت یک کالا دریافت میکند، برای همان کالا به مصرف برساند.
دانشمند در این خصوص تاکید کرد: توقع تمام ارگانها از بانک مرکزی کنترل تورم است، در حالی که این کار بر عهده تولید است. وزارت صمت به سادگی توپ را انداخته در زمین بانک مرکزی، در حالی که تورم معلول و ناشی از یکسری عوامل اقتصادی محسوب میشود که این موارد تحت اختیار بانک مرکزی نیست.